مکان؛ شیراز، حرم مطهر حضرت احمد بن موسی (ع) 

زمان؛ 31/5/1391         مدرس؛ استاد صمد ساعی نژاد

 یکی از بزرگان می گوید اگر می خواهی پس از مرگ فراموش نشوی، یا چیزی بنویس که قابل خواندن باشد یا کاری بکن که قابل نوشتن باشد.

امام صادق(ع) می فرمایند: هر کسی یکی از این کارها را به درگاه خداببرد، خداوند بهشت را بر او واجب می گرداند؛ انفاق در تنگدستی، گشاده رویی با همگان، رفتار منصفانه.

3 نوع هوش وجود دارد: 1- هوش شناختی 2- هوش هیجانی ۳-هوش معنوی

این 3 نوع دارای خصوصیات متمایزی هستند که ما به نوعی از آن برخورداریم که مجموع آن تعیین کننده تفکر، عملی و احساسی ماست.

هوش شناختی (IQ

هوش شناختی نشانگر میزان توانایی شناختن و یادگیری فرد است که تقریباً ثابت است و غیر قابل آموختن است. هوش شناختی برای اولین بار حدود 100 سال پیش مطرح شد.

هوش هیجانی (EQ

هوش هیجانی نشان دهنده میزان توانایی اداره کردن رفتار و کنار آمدن فرد با دیگران است که آموختنی است. هوش هیجانی عبارت است از شناخت احساسات خود و استفاده از آن در انجام تصمیم های مناسب در زندگی. لازم به ذکر است هر چه EQ پایین تر باشد، میزان سلامت روانی در خانواده کمتر است. هوش هیجانی برای اولین بار حدود 35 سال پیش مطرح شد.

هوش معنوی (SQ

هوش معنوی مجموعه ای از توانایی ها برای بهره گیری از منابع دینی و معنوی است که نیازمند خودسازی و تمرین است. به عبارتی دیگر وصل شدن به یک منبع معنوی، مدیریت کردن تنش های زندگی و حل کردن معزلات زندگی را هوش معنوی می گویند. هوش معنوی برای اولین بار حدود 15 سال پیش مطرح شد.

مؤلفه های هوش معنوی؛

هوش معنوی شامل 5 مؤلفه است: 1- ظرفیت برای تعالی (چقدر فرد می تواند به آن منبع معنوی نزدیک شود)، 2- توانایی برای تجربه حالتهای هشیاری عمیق (مثال؛ درآوردن تیر از پای حضرت علی (ع) در حین نماز) 3- توانایی برای خدایی کردن و تقدس بخشیدن به امور روزانه 4- توانایی برای سود بردن از منابع معنوی به جهت حل مسائل 5- ظرفیت پرهیزگاری (تقوی داشتن)

هوش هیجانی دارای چهار مهارت اصلی است؛ الف) قابلیت فردی ب) قابلیت اجتماعی

قابلیت فردی (کارآمدی و صلاحیت)؛1- خود آگاهی: توانایی درک صحیح و دقیق هیجان های خود در لحظه وقوع. 2- خود مدیریتی: مدیریت کردن واکنش های هیجانی خود نسبت به مردم و وضعیت های مختلف.

قابلیت اجتماعی (توانایی درک دیگران و مدیریت کردن روابط)؛ 3- آگاهی اجتماعی: توانایی درک هیجانات دیگران و فهمیدن اینکه آنها واقعاً چه احساسی دارند. 4- مدیریت رابطه: توانایی به کارگیری آگاهی از هیجان های خود و نیز از هیجان های دیگران برای اداره کردن روابط و تعامل ها.

راه های جلوگیری از آسیب هیجانی؛

1-  از کسانی که ما را بی ارزش می کنند دوری کنیم

2-  برای هیجانات و شادکامی خودتان مسئولیت پذیر باشیم (هرکس مسئول هیجانات خودش است)

الف) این باور که دیگران عامل ناراحتی من هستند را متوقف کنیم.

ب) از دیگران انتظار نداشته باشیم که باعث خوشحالی ما شوند.

3- نیازهای هیجانی خود را بشناسیم و در تعامل با دیگران به آن توجه کنیم.

در ارتباط صحیح و سازنده چه عواملی باید مورد توجه قرار گیرد؟

یک اصل مهم؛

عینک مان را تمیز کنیم

یا

زاویه نگاهمان را تغییر دهیم.

مهارتهای ارتباطی؛

1-  گوش دادن 2- درک زبان غیر کلامی 3- کنترل عواطف 4- بینش ارتباطی 5- رفتار صحیح

مهارتهای گوش دادن: 1- مهارتهای توجه کردن 2- مهارتهای پیگیری 3- مهارتهای بازگویی

مهارتهای توجه کردن؛ حرکت بدنی مناسب، تماس چشمی مناسب (تماس کارآمد با چشم علاقه و گرایش شنونده به گوش دهنده را بیان می کند)

مهارتهای پیگیری؛ تشویق های کوتاه و بهنگام، سکوت معنی دار

مهارتهای بازگویی؛ نقل به معنا (پاسخ کوتاه به گوینده)، انعکاس احساس ها (واکنش نشان دادن به احساسات گوینده)، انعکاس برداشت کلی (واکنش نهایی به اظهارات گوینده)

 درک زبان غیر کلامی؛ 35 درصد ارتباط های ما در قالب کلمات شکل می گیرد و 65 درصد بقیه ارتباطات ما غیر کلامی است و شامل 2 بخش است؛ الف) حالت های چهره ب) لحن کلام

لحن کلام و تفسیر آن؛

لحن یکنواخت: بی حوصلگی

لحن کوتاه و صحبت آهسته: افسردگی

صدای بلند و با هیجان: شوق زندگی

لحن لرزان و بلند: خشم و عصبانیت

الفبای زبان رفتار غلط؛ تماس چشمی محدود، تکان سریع سر، گرفتن و لمس کردن گوشها، لمس گردن، پا به زمین کوبیدن، ...

الفبای زبان رفتار صحیح؛ تماس چشمی مناسب، عضلات آرام، ...

دسته بندی رفتار های افراد در برقراری ارتباط با دیگران؛

1-  رفتار سازشکارانه

2-  رفتار تجاوزکارانه

3-  رفتار صریح

رفتار های سازشکارانه؛ رفتار سازشکارانه با رفتار سازشی بسیار با هم تفاوت دارند. رفتار سازشکارانه منفی ولی رفتار سازشی مثبت است. افراد سازشکار کسانی اند که برای حقوق و خواسته های خود ارزش قائل نیستند. این افراد به 3 دسته تقسیم می شوند.

دسته اول؛ کسانی که احساس های واقعی خود را نشان نمی دهند و به دیگران اجازه می دهند که حقوق آنها را زیر پا بگذارند و نیازهایشان را نادیده بگیرند.

دسته دوم؛ این گروه ازافراد سازشکار خواسته های خود را بیان می کنند ولی آنچنان فروتنانه و درلفافه اظهار می دارند که از سوی دیگران جدی گرفته نمی شوند.

دسته سوم؛ این گروه از افراد سازشکار از روی عادت، دیگران را به بهره کشی از خود تشویق می کنند. شخص سازشکار عزت نفس ندارد و رفتارش نشان می دهد که برای دیگران نیز شرافت و احترامی قائل نیست. تأیید کردن منکرات، حتی در قالب یک لبخند شما را جزو سازشکاری نوع سوم می آورد.

رفتار تجاوزکارانه؛ افراد تجاوزکار احساس ها و خواسته ها و دیده ها و نظرات خود را بیان می کند. همیشه دوست دارند تا بر دیگران چیره شوند و زورگویی کنند. ممکن است با صدای بلند و همراه با دشنام، گستاخی و تمسخر با دیگران صحبت کنند. نظر آنها این است: مهم این است که من چه می خواهم و خواست نظر دیگران اهمیتی ندارد.

رفتار صریح؛ شخصی که اهل صراحت لهجه است از آن نوع شیوه ارتباطی استفاده می کنند که به او عزت نفس دهد. از حقوق خود بدور از دشنام یا زورگویی به دیگران دفاع می کند در عین حال که به خواسته های خود می رسد، خواسته های دیگران را زیر پا نمی گذارد.

عصبانی شدن آسان است، همه می توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخص مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب، آسان نیست.

بینش ارتباطی؛

بررسی موانع ارتباطی: 1- انتقاد کردن 2- برچسب زدن 3- داوری سطحی 4- ارزیابی ستودنی اغراق آمیز 5- دستور دادن 6- تهدید کردن 7- پرسش های بیجا 8- منحرف کردن موضوع 9- اطمینان بخشیدن (دادن امید واهی به طرف مقابل برای جلوگیری از احساسات منفی وی)

رعایت حریم شخصی؛

هر فرد یک محدوده شخصی دارد. دلبستگی به محدوده شخصی ذاتی بوده و از بین رفتنی نیست. محدوده شخصی افراد بزرگ و مشهور بزرگتر از افراد عادی است. در ورود به محدوده شخصی افراد احتیاط کنیم.

هر انسان دارای دو جنبه خصوصیات مثبت و منفی است که در هر ملاقات یکی از این دو جنبه یا ترکیب از هر 2 بروز می کند. ما در هر ارتباطی باید مواظب باشیم جنبه منفی طرف مقابل را فعال نکنیم.